عشق مامان بابا

امشب حموم بودی هرچند از آب بدت میاد ولی یکمم بهت خوش گذشت  کلی آب بازی کردی همراه گریه 😄😄😄 ...

دیروز داشتم برات صبحونه  درست میکردم  «فرنی تخم بلدرچين» وشما آقا کیان اومدی دست زدی به سفیدش آخه به سفیده تخم مرغ حساسیت داری وبه هرجات بخوره فورا قرمز میشه و دون دون میشه ولی شما ایندفه مستقیم زدی به چشمای نازت و ورم کرد البته صورتتم قرمز شد شدید ولی بعد یکساعت خوب شد ولی چشمت یه روز طول کشید تا خوب بشه ...

الان بابا داره شام میخوره وتو نمیذاری همش میری میگی ممه ممه ممه تا یه لقمه میخاد بخوره دوباره میگی ممه ممه ممه 😄😄😄 ...

الهی بمیرم قربونت بشه مامانی امروز واکسن 18 ماهگی تو زدیم دلم کباب شد برات یکم اولش گریه کردی ولی بعدش اومدیم خونه آقا جون یادت رفت وبازی کردی ایشاا.. این چند روز زود بگذره وراحت شی الانم خوابی بابا برات  تفنگ واسپینر و صندلی گرفته.. چون  همش جلو تلوزیونی میترسم چشای خوشکلت ضعیف شه اسپینرم هی بچرخونی وبخندی قربونت خنده‌ات بشم 😚😚😚😍😍...

این عکستم مال25دی هس وتو رفته بودی زیر کمد❤️❤️قربونت بشم من  ...

از امروز تصمیم گرفتیم خاطراتت اینجا بنویسم تا شیرین کاریات همیشه یادمون بمونه قندعسل مامان امشب قبل اینکه بابا بیاد خوابیدی برات ممه گرفته بود ولی توخواب بودی (چوب شور) چون تو عاشقشی وهمشو یجا دهنت میزاری😚😚 الانم نصفه شبی بیدارشدی وآب خوردی وخوابیدی ...